ماجراهای آقای «عابر بانک» و سبزک های ورزشی
عابربانک این روزها بیشتر ترجیح میدهد سکوت کند، شاید به این میاندیشد که روزی بیمهابا پول پرداخت کرد برای آقا شدن در فوتبال ایران و هرگز تصور نمیکرد که حالا آن هم درست در شروع کار باید تاوان اشتباهش را پس دهد. نام حسین هدایتی چند سالی است که در فوتبال ایران روی زبانها افتاده، روزی که آمد هدفش پرسپولیس بود، آدم دست به جیبی هم بود اصلاً از همان زمان لقب عابربانک را بهاو دادند اما تاا امروز کسی نپرسیده این همه پول از کجا آمده، منبعش کجاست و چرا تمامی ندارد؟
بگذریم هدایتی بعد از آنکه مجبور شد قید پرسپولیس را بزند تصمیم گرفت تا خود تبدیل به قطب جدیدی برای فوتبال ایران پس به سراغ استیلآذین رفت، از اول هم آنجا را داشت اما حالا باید جور دیگری نگاهش میکرد، فصل قبل برای اولین بار استیل لیگ برتری شد و جناب هدایتی سرکیسه را شل کرد اولین خرید پرسروصدایش علی کریمی بود میگفت او جواهر خانوادگی ماست، کریمی که آن روزها اختلافش با انصاریفرد خبر اول همه رسانهها بود اما مهمتر مچبند سبز جادوگر بود در بازی ایران و کرهجنوبی به نشانه دهنکجی به رأی یک ملت با تمام این حرفها هدایتی نتوانست از نام کریمی بگذرد و او را در آخرین روزهای نقل و انتقالات استیلآذینی کرد، حسین کعبی را هم آورد او نیز همراه کریمی در بازی با کرهجنوبی مچبند سبز بست، هدایتی مجموعاً برای این دو رقمی معادل یک میلیارد و دویست میلیون تومان هزینه کرد، آنها که باید محاکمه میشدند.
***
اوایل نیم فصل دوم رقابتهای فصل گذشته بود که حسین هدایتی مهدویکیا را هم به جمع سبزکهای تیمش اضافه کرد تا شاید کاری از پیش ببرد، رقم قرارداد را تا امروز کسی نمیداند آن روزها میگفتند چیزی معادل یک میلیارد بوده و ما از همان روز تاکنون به دنبال پاسخ این پرسشمان هستیم که چرا پول عابربانک تمام نمیشود، آخر هرچه دستگاه سراغ داریم تنها پوزش میطلبد بابت اینکه قادر نیست عملیات مورد نظر ما را در پرداخت اسکناس انجام دهد اما این یکی پولش تمامی ندارد. استیل با تمام این حرفها و خرجها پنجم شد و در جام حذفی هم آخر افتخارش شکست دادن میلیمتری استقلال بود و بعد حذف از از رقابتها و هدایتی همچنان در اندیشه پرداخت پول برای فصل بعد تا شاید گرهای باز شود.
***
نقل و انتقالات آغاز شد، عابربانک پشت سر هم و بدون وقفه پرداخت میکرد، او حتی استقلالیها را هم به جمع خود اضافه کرد و برای اینکه خاطرشان مکرر نشود نوار آبی را هم به پیراهن سرخ استیل اضافه کرد تا مثلاً شبیه تیم ایالت کاتالان شود، راستی بارسلون همیشه جدایطلب بوده از اسپانیا و استیل هدایتی هم در آستانه لیگ دهم تبدیل به تیمی میشد انباشته از بایکنان عاصی و جداییطلب باشگاههای دیگر. اما یک چیز کم بود، یک مدیرعامل.
مهریزی را کسی نمیشناخت و این برای تیم پرستاره هدایتی کسرشأن بود، گشت و گشت تا آجورلو رسید، چگونه؟ نمیدانیم. چقدرش را هم خدا عالم است، تنها چیزی که میدانیم اینکه ردپای مدیرعامل جدید استیل در ماجرای مچبندهای سبز بهوضوع دیده میشد پس تیم هدایتی کامل شد. اما هنوز سؤال اصلی ما پابرجا بود، لیگ دهم در آستانه دمیدن سوت آغاز بود و ما هنوز نمیدانستیم این همه پول از کجا میآید؟ و عابربانک کی پوزش میطلبد و کارت را پس میدهد؟.
***
بعضیها میگفتند استیل پر است از حاشیه، خیلیها هم میگفتند امید اول قهرمانی است، چهار هفته از لیگ گذشته که اختلافها سرباز کرد، علی کریمی و آجورلو بدبههم پریدند، انگار نه انگار که همین سال پیش حافظ امروز نظام و شرعیت طرح ریخت و کریمی اجرا کرد تا همه ایران مات و مبهوت بمانند از دیدن راه رفتن کسی که تمام امیدشان بود برای رسیدن به جامجهانی و هدایتی امروز شاید تاوان پس میدهد از اینکه جمع کرده عدهای خائن به رأی ملت را دور هم پس مات و مبهودت اخبار را رصد میکند، جالب اینکه نه چیزی را تأیید میکند و نه تکذیب. فقط میگوید این مشکل نباید رسانهای میشد.
***
هدایتی درست میگوید جمعی را که او به قیمت حراج اسکناسهایش دورهم گرد آورده نباید با یک اختلاف رسانهای کرد اما هدایتی اشتباه کرده بود، علی کریمی هرچه که باشد حرفش را میزند و این مدت چیزی بود که هدایتی فراموشش کرده بود. نه او و نه آجورلو هیچ کدام نمیتوانند جلوی اظهارات جادوگرشان را بگیرند، پس هدایتی و آجورلو یک طرف قصه قرار گرفتند و علی کریمی و بازیکنان در طرف دیگر، انگ روزهخواری هم راه به جایی نبرد تا هدایتی مجبور باشد از بازگشت کریمی خبری دهد.
***
و حالا بعد از آرامش تقریبی این جنجال هدایتی مانده و پولهای بربادرفته، استیل این فصل هم چیزی نخواهد شد، بازگشت کریمی یا اخراج او از استیل هر دو برای هدایتی باخت محسوب میشود، اگر برگردد دیگر کسی یارای مقابله او ندارد و اگر اخراج شود هدایتی میماند و عدهای بازیکن ناراضی که به طور حتی متثل هفتههای قبل نمیدوند.
پس سکوت بهترین راهحل است، در میان این همه جار و جنجال، کسی چه میداند شاید عابربانک پشیمان باشد از پرداخت این همه اسکناس ولی دیگر سودی ندارد، هدایتی در دعوای آجورلو و کریمی باخت و ما همچنان میپرسیم این همه پول از کجا میآید و چرا تمام نمیشود، هرچند که شاید این بار جناب عابربانک هم پوزش بخواهد.
کلمات کلیدی: