سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدانید که از جمله بلاها درویشى است و سخت‏تر از درویشى بیمارى تن ، و سخت‏تر از بیمارى تن بیمارى دل . بدانید که از نعمتها فراخى مال است و بهتر از فراخى مال ، درستى تن و بهتر از درستى تن ، دل از گناه محفوظ بودن . [نهج البلاغه]
میهن نیوز

رنگ چادر بهانه توهین به خود چادر است

مجتبی دانشظلب: احمقانه‌ترین سخنان را می‌توان در زَرورقی عالمانه پیچید و در روزنامه‌ها به خورد مردم داد؛ در تمام کشورهای عربی (از حاشیه خلیج فارس گرفته تا غرب آفریقا) عبا و چادری که زن‌ها استفاده می‌کنند به رنگ مشکی است، پس آیا رنگ لباس زنان عرب نیز به مسافرت‌های ناصرالدین‌شاه و گشت و گذارش در عیاش‌خانه‌های انگلستان مربوط است؟ آیا عرب‌ها نیز تا قبل از دوره ناصری در ایران، به هیچ وجه از عبا و چادر مشکی استفاده نمی‌کرده‌اند؟ و آیا عرب‌ها اقوامی هستند که تا این حد تابع و پیرو عادت‌های ایرانیان باشند؟ و یا دانش قاطبه‌ی مسلمانان آنقدر پایین است که سال‌های سال لباسی مکروه و متضاد با فلسفه حجاب را استفاده می‌کنند؟ و یک تحصیل کرده هنر در دانشگاه باید دین‌شان را به آن‌ها یادآوری کند؟

برخی نظریه بـافتن‌ها، هر چقدر هم که با اعتماد به نفس و ژست عالمانه عنوان شوند، آنقدر سطحی و مضحک‌اند که استدلال کردن در برابرشان هم کار دشواری به نظر می‌آید؛ و اگر حساسیت‌هایی در پیامد آن‌ها ایجاد نمی‌شد پرداختن به آن‌ها کاملا سبک و غیرلازم بود. در موضوع نشریه خاتون (فارغ از نقد یا تأیید سایر مطالب و گذشته از همه واکنش‌های سیاسی در مورد نشریه) سخنانی در یک مصاحبه خاص عنوان شده که نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت؛ سخنای غیرتخصصی و عوامانه که به صراحت توهین به چادر است و می‌توان حدس زد که نیّاتی غیردینی و غیرفرهنگی در پس آن نهفته باشد.

در مصاحبه مذکور شخصی مدعی می‌شود که رنگ مشکی چادر مکروه است، چادر مشکی را ناصرالدین شاه قاجار باب کرده، و رنگ مشکی مخالف فلسفه حجاب است! از ظاهر این سخنان هم پیداست که شخص مزبور فاقد صلاحیت علمی و مرجعیت فرهنگی است و مصاحبه او هم تنها به دلیل نزدیکی به دولت و مقامات سیاسی آن اهمیت پیدا کرده است. در غیر اینصورت گفته یا نوشته شدن چنین ادعاهایی از زبان یا قلم یک فرد عادی واکنشی جز پوزخند، اظهار تأسف و ترحم بر نادانی گوینده، حساسیتی به وجود نمی‌آورد. این سخنان هم طنین نا آشنایی ندارد؛ چرا که پیش از این هم هر که خواسته چادر را زیر سوال ببرد، رنگ مشکی آن را هم دستاویز قرار داده است.

چادر مشکی لباس متعارف متشرعین است و زنان در جمعیت‌های دیندارتر جوامع اسلامی از چادر استفاده می‌کنند. حتی اگر استفاده از این لباس در «عرف متشرعه» مستحدث باشد، وقتی مورد پسند متشرعین قرار گرفته و به نظر علما هم با موازین شرعی مطابقت دارد، دیگر منشأ و مقطع ورود آن هیچ اهمیتی نخواهد داشت. عده‌ای از مورخین معتقدند چادر را ایرانیان قبل از اسلام استفاده می‌کرده‌اند و این لباس متعلق به اشراف ایرانی بوده است. با پذیرفتن صحت این موضوع کسی نمی‌تواند مثلا به زبان تحقیر چادر را لباس گبرها(!) بنامد و به این وسیله به چادر توهین کند و استفاده مسلمآن‌ها از چادر یا رنگ سیاه (مورد علاقه اشراف و درباریان ایرانی) را زیر سوال ببرد.

بر فرض محال اگر تصور کنیم رنگ مشکی برای چادر سابقه‌ای ندارد و ناصرالدین شاه در رواج آن دخیل بوده، باید اعتراف کرد که کاری نیکو و مورد پسند عرف انجام داده و هیچ اهمیتی هم ندارد که این سلیقه از مجالس اشرافی انگلستان (که عیاش خانه نامیده شده!) آمده باشد یا خیر. در استدلالی جدلی عنوان شده که کت و شلوار هم منشأیی اروپایی دارد، پس آیا صاحبان این باورها حاضرند به همین دلیل با کت و شلوار رسمی هم مخالفت کنند؟! به طور کلی اگر نیت یا شبهه «تشبه به کفار» در لباس و سلیقه‌ای وجود نداشته باشد هیچ اشکال شرعی هم نمی‌توان به استفاده از آن وارد کرد. (مضحک اینجاست که شخص مورد نظر گویا وارد کردن شلواری خاص و مبتذل به وسیله ناصرالدین شاه را با وارد کردن رنگ سیاه اشتباه گرفته است).

اکنون در شهرهای بزرگ ایران رنگی غیر از مشکی برای چادر و عبای زنان موضوعیت ندارد. زنان شهرنشین در ایران معمولا از دو نوع چادر استفاده می‌کنند؛ اولی چادر نماز (به رنگ سفید و گلدار) است که در درون خانه یا در فواصل نزدیک به خانه کاربرد دارد و دیگری چادر رسمی که رنگی جز مشکی (غالبا با طرح ساده) ندارد. چادری که هم اکنون در عرف ایرانیان استفاده می‌شود به زبان گذشته «چادر چرخی» است و انواع دیگر چادر هم (چادر عربی، قجری و …) استفاده کمتری دارند. رنگ مشکی برای چادر نه رنگ غالب که به عبارت دقیق «رنگ منحصر» چادر رسمی در ایران است.

بنابراین، وقتی کسی رنگ مشکی چادر را بهانه می‌کند تا آن را زیر سوال ببرد و حتی به آن حمله می‌کند (که یعنی مخالف فلسفه حجاب است) در واقع با آنچه استفاده از آن در بین زنان مسلمان همه گیر است مخالفت کرده است؛ در اینجا مخالفت با رنگ منحصر چادر، تنها بهانه‌های برای مخالفت کردن با خود چادر است. اولین نتیجه انتشار این حرف‌ها مخدوش دانستن پوششی است که زنان مسلمان برای حفظ حجاب خود آن را بهترین می‌دانند. و طبیعی است که این نوع سخن گفتن در همان نظر نخست نسبت به هدف گوینده‌اش ایجاد سوال می‌کند.

عجیب‌ترین ادعای مطرح شده هم این است که رنگ مشکی چادر با قطعیت مکروه دانسته شده است! نظریه دادن در باب عناوین شرعی، البته به صلاحیت فقهی نیاز دارد و کسی نمی‌تواند به صرف خواندن حدیثی یا شنیدن چیزهایی در منابر از خودش فتوای فقهی بدهد. بنابراین حتی اگر رنگ سیاه کراهت بدون استثنا هم داشته باشد (که ندارد) ممکن است ذیل عنوان دیگری مانند «ترویج شعایر» حکم آن تغییر و جنبه مستحب هم پیدا کند. همانطور که پوشیدن لباس سیاه در عزای ائمه اطهار نه تنها کراهتی ندارد که مستحب هم دانسته شده و بسیاری از علما بر آن تأکید و خود نیز بر پایبندی به آن اصرار می‌ورزند.

این بوالفضولی عالم نمایانه اما به همین سطح ختم نمی‌شود و تا توهین به شعور قاطبه مردم هم پیش می‌رود. ادعایی چنین واهی که چادر مشکی با فلسفه حجاب در تضاد است (در حالی که خود چادر و رنگ مشکی آن مایه‌ وقار و عدم جلب توجه است) نه تنها شعور زنان مسلمان را نادیده می‌گیرد، بلکه به عامه مردم و حتی کسانی که مخالفت رادیکالی با حجاب اسلامی دارند هم توهین می‌کند. اگر چادر مشکی متضاد با فلسفه حجاب بود، نه عرف متشرعه از آن استقبال می‌کرد، نه عرف عام آن را به عنوان لباس اسلامی می‌شناخت، و نه مخالفان شرع و شریعت چنین به آن می‌تاختند.

چادر پس از اینکه وسیله حفظ حجاب زن مسلمان است، به یک نماد هم تبدیل شده و معنای عمومی پیدا کرده است. زنان مسلمان با استفاده از چادر مشکی نه تنها حجاب شخصی‌شان را حفظ می‌کنند بلکه با انتخاب چادر شعایر اسلامی را هم رواج داده و تبلیغ کرده‌اند، و بسیاری از زنان بر این هر دو جنبه استفاده از پوشش رسمی واقف هستند. استقبالی که از طرف مخالفین حجاب از این گفته‌های سطحی شده نکته طنز آمیزی در خود دارد و آن وجود هدفی پنهان و یا عدم اطلاع و تعهد گوینده نسبت به موازین اسلامی است.

این تنها اشکالات بخشی از آن مصاحبه کذایی است و اشکالات متعددی وجود دارد که پرداختن به آن‌ها در حوصله و انگیزه این نوشتار نیست. اگر انتشار این سخنان مضحک نیات پنهانی داشته باشد هدف بزرگ‌تر را باید «بازکردن باب هرزگویی در باب مسائل تخصصی و توجیه یاوه‌گویی‌هایی عالم نمایانه» دانست. طبیعی است که هر بخش تخصصی از جامعه، متولیان خاص خودش را دارد و مشکل بزرگ در موضوعات دینی و علوم انسانی اینست که هر که از راه می رسد گمان می‌کند نکته سنجی‌هایی دارد که می‌تواند بر پایه آن‌ها نظریاتی عام صادر کرده و جامعه هم باید در برابر آن‌ها ـ هر چه که باشد ـ حوصله و حتی نرمش به خرج بدهد!

ژست اعتماد به نفس و آوانگارد سخن گفتن را مردم با پدیده «راننده تاکسی‌ها» می‌شناسند. آن‌ها هم که سعی می‌کنند با قیافه آکادمیک نظریات غیرتخصصی و خارج از قید و بند بدهند و هر چه بوده و هست را دلبخواهانه مورد قضاوت شخصی قرار بدهند به چیزی جز آنارشیسم فکری و در هم ریختن اصالت‌های موجود راضی نمی‌شوند. شخص مورد نظر نیز به دلیل موقعیت سیاسی و مصاحبه‌های تلویزیونی تا حدودی در میان مردم شناخته شده و سابقه هرزگویی و تناسب او با پدیده راننده تاکسی‌ها کمابیش آشکار است. تنها چیزی که باعث مهم جلوه کردن مصاحبه او شده، حساسیت‌های سیاسی و انگیزه پنهان مخالفت با جریان اصیل اجتهادی و فقاهتی در موضوعات دینی، و باز کردن باب بوالفضولی عالم نمایانه در این زمینه‌هاست.

چادر حجاب اجباری نیست، و مشکل پوشش در جامعه ما هم اساسا چادر مشکی نیست. مشکل در عقب رفتن همان پوشش حداقلی و شیوع هرزه پوشی است. اگر کسی واقعا دغدغه حجاب داشته باشد به جای اظهارنظر در مورد نقاط قوت و زیر سوال بردن آن‌ها به نقاط ضعف و روش‌های احیاء حجاب می‌پردازد، نه اینکه کمر به هدم این نشان هویت ملی و افتخار فرهنگ دینی ببندد. البته انتظار دریافتن این موضوع که تنها عرف متشرعه در این میان تعیین کننده است از کسانی که گوش شنیدن چنین اصطلاحاتی را ندارند یا خود را (به دلیل تحصیل یک مدرک دانشگاهی) محق در عنوان کردن هر مطلب غیرتخصصی می‌دانند دشوار است، اما انتظار توهین نکردن به تنها لباس ملی رسمی و برخورد حقوقی با یاوه گویان انتظار دور از ذهنی نیست.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط میهن نیوز 90/5/30:: 2:18 عصر     |     () نظر
اتهام جدید آمریکا به ایران
 
وزارت خارجه آمریکا در گزارش سالانه خود بار دیگر ایران را به همراه سوریه و سودان و کوبا در فهرست دولت‌های حامی تروریسم قرار داد.

در گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا از «حمایت مالی،‌ مادی و لجستیکی» از گروه‌های شبه نظامی در خاورمیانه و آسیای میانه به عنوان دلایل این ادعا نام برده شده است.

این گزارش افزوده است: چنین حمایتی «تاثیری مستقیم بر تلاش‌های بین‌المللی برای ارتقای صلح داشته است، ثبات اقتصادی در خلیج (فارس) را تهدید کرده و رشد دموکراسی را تحلیل برده است.»

این ادعا در حالی از سوی آمریکا مطرح می‌شود که این کشور، خود متهم اصلی تروریسم است و نمی‌تواند مدعی مبارزه با تروریسم باشد.

منبع : عصرایران
 
 

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط میهن نیوز 90/5/30:: 2:18 عصر     |     () نظر

خواهرزاده خاتمی: مردم از اینکه پول یارانه به آن‌ها داده می‌شود، ناراحت هستند!

رئیس فراکسیون اقلیت مجلس در گفتگو با روزنامه اعتماد، به نمایندگی از مردم ایران اعلام کرده که آنان از دریافت یارانه نقدی راضی نیستند. محمدرضا تابش در مصاحبه با این روزنامه که به تازگی از توقیف خارج شده، ضمن انتقاد شدید از اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، پرداخت یارانه نقدی به مردم را "فروش نفت و اعطای پول آن به مردم" ارزیابی کرده است.

تابش تاکید کرد: «بند ناف 73 میلیون ایرانی را به دولت گره زدند. تمام کشور را یارانه بگیر کردند. کاش فقط پول هدفمند کردن یارانه‌ها را به مردم می‌دادند، سهم تولید را هم آوردند و خلاف قانون دارند بین مردم پخش می‌کنند تا مردم را برای مدتی کوتاه در این شرایط بد اقتصادی راضی نگه دارند؟ این راضی نگه داشتن به چه قیمتی است؟ سر همین ماجرای هدفمند کردن یارانه‌ها، ببینید چه طرح خوبی داشتیم و آنها با آن چه کار کردند؟ مثلا قرارمان این بود دست دولت از اقتصاد برچیده شود اما حالا ببینند چه کردند؟ یا نفت می‌فروشیم و پول آن را می‌آوریم به مردم می‌دهیم. مردم هم راضی نیستند که این طور با آنها رفتار شود.»

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط میهن نیوز 90/5/24:: 3:11 عصر     |     () نظر

چرا حالا موسوی و کروبی و خاتمی بیانیه نمی دهند؟

اگر بدن? اصلی شورشیان بریتانیا را اکثریتی مستضعف بدانیم که برای احقاق حق‌شان تلاش می‌کنند و خون می‌دهند و قصد آنرا دارند تا این حق به محاق رفته را از لای دست‌های معدودی اشراف از قضا حکومتی بیرون بیاورند، افرادی که در ماجرای فتن? 88 گمراه آقایون خواص شدند را مشتی اشراف برج‌عاج نشین تشکیل می‌داد که علیه خواست اکثریتی مستضعف قد علم کردند و تنها نیت‌شان تداوم استیلای خویش بر مردم کوخ‌نشینی بود که برای یکبار، به ایشان "نه بزرگ" گفت و بس.

بولتن نیوز: چند روزی می‌شود که شعله‌های خشم مردم طبقات پایین جامع? انگلستان، خواب راحت را از چشم سیاستمداران عیاش این مملکت گرفته است. ماجرایی که جرق? آن چند ماه پیش زده شد ولی این روزها با قتل جوان سیاه‌پوست انگلیسی دوباره شعله‌ور شده و می‌رود تا مناسبات حاکم در بین دولت و مردم این کشور را به شکل دیگری درآورد.

آنچه در این روزها می‌بینیم، شورش تعداد زیادی از مردم دهک‌های پایین انگلستان است که علیه شکاف طبقاتی موجود و بخصوص تبعیض نژادی همیشگی در این کشور به خیابان‌ها ریخته‌اند و خواستار تغییر اساسی در وضعیت موجود هستند. اما عمق فجایع انسانی رخ داده در این کشور آنقدر زیاد است و ناامیدی عمومی از نبود یک سره سوزن درد مردم در بین مسئولین آنچنان فراگیر شده که مردم را از اصلاحات و رجوع به مکانیزم‌های قانونی قضاوت در این کشور سرخورده نموده و تنها راه موجود برای برون‌رفت مردم از بدبختی‌های موجود را تغییر اساسی در شرایط کنونی انگلستان قرار داده است. 

معلوم است که وقتی در اوج این شورش، دیوید کامرون نخست وزیر این کشور به تعطیلات رفته و بعد از چند روز وخیم شدن اوضاع به انگلیس برمی‌گردد، نباید هم مردم این سرزمین به مسئولین آن امیدوار باشند. تازه بعد از آمدن هم کلی تحقیر و تهدید و ارعاب که این‌ها یک عده ارازل و اوباشند و مردم نیستند و ما عرصه را بر ایشان تنگ‌تر خواهیم کرد و سرکوب بیشتری را در دستور کار قرار خواهیم داد. این روزها هم که به خان? مردم می‌روند و از رایانه تا بالش زیر سر مردم معترض را مورد تجسس قرار می‌دهند.

بدیهی است در این شرایط مردم انگلیس هیچ وقعی به مسئولین‌شان نخواهند نهاد و تنها راه رهایی خویش و مملکت‌شان را از بلای دولت کامرون، قیام و شورش می‌دانند. شورشی متفاوت از جنس غائل? سال 88 در ایران. فتنه‌ای که پشت پرده‌اش هم? استکبارگران دنیا بودند از جمله همین انگلستان و این در حالی است که شورش مردم این کشور علیه دولت کامرون تنها پشت پرده‌اش، فقر و بدبختی مردم است. اما رأس فتن? دو سال پیش، قدرت‌طلبان و اشرافی قرار داشتند که چون عموم مردم به ایشان اعتماد نکردند و خود را از مسابق? قدرت عقب افتاده می‌دانستند، زمین و زمان را به هم دوختند تا بگویند ما هم سهمی از قدرت داریم. اما رأس قیام مردم تنگ‌دست انگلستان، عده‌ای فقیر و محروم قرار گرفته که نه ادعای استادی اخلاق دارند و نه سودای قدرت.

اگر بدن? اصلی شورشیان بریتانیا را اکثریتی مستضعف بدانیم که برای احقاق حق‌شان تلاش می‌کنند و خون می‌دهند و قصد آنرا دارند تا این حق به محاق رفته را از لای دست‌های معدودی اشراف از قضا حکومتی بیرون بیاورند، افرادی که در ماجرای فتن? 88 گمراه آقایون خواص شدند را مشتی اشراف برج‌عاج نشین تشکیل می‌داد که علیه خواست اکثریتی مستضعف قد علم کردند و تنها نیت‌شان تداوم استیلای خویش بر مردم کوخ‌نشینی بود که برای یکبار، به ایشان "نه بزرگ" گفت و بس.

قیام اشراف علیه مردم در ایران و بالعکس، قیام مردم علیه اشراف در انگلستان! عجیب، اما واقعی و از آن عجیب‌تر و واقعی‌تر، زیرپا گذاشتن آن همه ادعا دربار? حقوق بشر و کرامت انسانی است که در جریان فتن? 88 گوش عالم و آدم را کر کردند که در ایران حمام خون به راه افتاده، اما این روزها می‌بینیم که به راحتی اسب و سگ پلیس، جوان مردم را جلوی انظار عمومی تکه‌تکه و زیر پا له می‌کند و نه کک آن همه سازمان و کنوانسیون حقوق بشر می‌سوزد و نه از امثال شیرین عبادی ها خبری است تا داد آن همه زن محروم انگلیسی را بگیرد و بعد از آن هم جایزه پشت جایزه.

سایت‌های منتصب به فتنه نیز تنها خبر خارجی‌شان را منحصر به سوریه کرده‌اند آن هم با کلی سانسور و جعل خبر و دریغ از پخش حقیقتی از سودان و مصر و لیبی و این روزها انگلستان. اگر مسلمانان کشورهای عربی از نگاه نژادپرستان? ایشان آدم به حساب نمی‌آیند، چشم آبی‌های انگلیسی که تا دیروز برادر خطاب می‌شدند چرا امروز به فراموشی سپرده شده‌اند و کسی از طرف فتنه‌گران سراغی از ایشان نمی‌گیرد؟

 

یاد بیانیه‌های پی‌درپی و بی‌تأثیر موسوی و کروبی افتادم که به خیال در دست داشتن اوضاع، به مردم جهت می‌دادند و کارشان به جایی رسیده بود که خود را رهبر انقلاب‌های بی‌سر مصر و یمن تلقی می کردند. هرچند این روزها دیگر از آن سریال خنده خبری نیست، اما برایم سوالی بوجود آمد و آن اینکه اگر امروز باز هم موسوی می‌توانست بیانیه بدهد، برای قیام طبق? فرودست جامع? انگلیس علیه اشراف ایشان بیانیه می‌داد یا به یاد پشتوان? محدود اجتماعی‌اش می‌افتاد و نمک‌دان اشرافیت را نمی‌شکست؟

هم در قرآن آمده و هم در بیانیات معمار کبیر انقلاب اسلامی‌ست که آینده از آن پابرهنگان و مستضعفان است. این مستضعف یکبار در میان خون و خاک ایران زمین است و یکبار در میان قحطی زدگان سومالی. شاید برای خیلی‌ها عجیب باشد، اما این پابرهنگانی که امام خمینی (ره) ایشان را به وحدت تشویق می‌کند، در انگلیس هم یافت می‌شود. ما مسلمان‌ها، برادران مستضعفی داریم که سال‌ها در پشت استکبار دولت انگلیس پنهان مانده بودند و شاید ما حساب این دو را یکی می‌دانستیم. اما امروز معلوم شد که در قلب اروپا نیز هم دردهای بسیارند، کسانی که آینده از آن ایشان است. انشاءالله.

سیدمجتبی نعیمی

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط میهن نیوز 90/5/24:: 3:11 عصر     |     () نظر

دعای حاج‌منصور برای منتشرکنندگان ویژه‌نامه ‌موهن

حاج منصور ارضی در سحرگاه شب گذشته به بی احترامی روزنامه ایران در خصوص چادر و حجاب واکنش نشان داد. ویژه‌نامه ی خاتون1 روزنامه ایران با رویکرد کاملاً تقلیل‌گرایانه در موضوع حجاب منتشر شده و در یکی از بخش‌های آن در گفت‌وگو با مهدی کلهر به چادر مشکی که پوشش زنان محجبه ایرانی است، توهین بی‌سابقه‌ای کرده است.

به خاطر همین موضوع سحر گاه گذشته حاج منصور ارضی در اوج روضه خود در مسجد ارک به همراه هزاران نفر که مشغول راز نیاز با معبود خود در اول ایام البیض ماه مبارک رمضان بودند دعایی به مضمون این که:

خداوندا مرگ کسانی را که در روزنامه ایران به چادر و حرمت آن که از حضرت زهرا(س) میباشد بی احترامی کردند، برسان. این بی احترامی که همه‌ی متدینین را ناراحت کرده است باید از سوی مقام قضایی پیگیری شود و با آن برخورد شود تا کسی از درون یا خارج دولت نتواند به ارزش‌های دینی و اعتقادی توهین کند.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط میهن نیوز 90/5/24:: 3:11 عصر     |     () نظر

آغاز برائت خاتمی از موسوی و کروبی

**رفتاری که اصلاح طلبان در انتخابات ششمین دوره مجلس با آقای هاشمی رفسنجانی انجام دادند هنوز از اذهان فراموش نشده است و رفتارهای سوء ی که با هاشمی شد بدترین نوع رفتار با یک شخصیت سیاسی بود لذا به همین دلیل به نظر می رسد اظهار تمایل به هاشمی از سوی برخی از اصلاح طلبان یکی از تاکتیک های است که در برخی مواقع از طرف بعضی از اصلاح طلبان انجام می شود.

دبیر کل حزب موتلفه اسلامی در مورد شرط گذاری اصلاح طلبان برای ورود به عرصه انتخابات، موانع ورود خاتمی ‌به عرصه رقابت های سیاسی ،‌تغییر تاکتیک اصلاح طلبان زیر چتر هاشمی رفسنجانی ،‌وضعیت خانه احزاب و راههای جلوگیری از سهم خواهی اصولگرایان به بیان دیدگاههای خود پرداخت.

حسن حبیبی به عنوان دبیر کل حزب موتلفه اسلامی پاسخگوی سوالات خبرنگار باشگاه خبرنگاران بود. حاصل این گفتگو را می خوانیم؛

-آقای حبیبی شرط گذاری اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو را در چه راستایی ارزیابی می کنید؟

 *اصلاح طلبان بجای شرط گذاری گذشته ی خود را اصلاح کنند

**من معتقدم هیچ جناح و حزب سیاسی برای ورود به انتخابات حق شرط گذاشتن به نظام را ندارد و تعیین تکلیف یک تشکل سیاسی برای شورای نگهبان غیر متعارف و غیر قابل قبول است. اصلاح طلبان بعد از اینکه توانستند و شهامت پیدا کردند بین خودشان و براندازان نظام یک پالایش ایجاد کرده و از براندازانی که به عنوان اصلاح طلب در فتنه سال 88 شرکت داشته اند برائت بجویند. خود به خود شرایط ورود به افتخارات را کسب می کنند. معتقدم آن دسته از اصلاح طلبانی که داخل نظام هستند وفاداری خودشان را به انقلاب قانون، و ولایت فقیه ثابت کرده و فصل الخطاب بودن ولی فقیه را قبول دارند، حق ورود به صحنه های انتخاباتی را دارند. و لذا اصلاح طلبان بهتر است بجای شرط گذاری برای نظام ، خدشه ها و لکه هایی که به اصلاح طلبی و اصلاح طلبان در فتنه 88 وارد شده را از خودشان بزدایند تا اینکه برای نظام شروط تعیین کنند.

-بعضی از اصلاح طلبان سعی دارند زیر چتر آقای هاشمی وارد عرصه انتخابات شوند شما این رفتار اصلاح طلبان را چگونه ارزیابی می کنید؟

 *اظهار تمایل به هاشمی تاکتیک اصلاح طلبان است

**رفتاری که اصلاح طلبان در انتخابات ششمین دوره مجلس با آقای هاشمی رفسنجانی انجام دادند هنوز از اذهان فراموش نشده است و رفتارهای سوء ی که با هاشمی شد بدترین نوع رفتار با یک شخصیت سیاسی بود لذا به همین دلیل به نظر می رسد اظهار تمایل به هاشمی از سوی برخی از اصلاح طلبان یکی از تاکتیک های است که در برخی مواقع از طرف بعضی از اصلاح طلبان انجام می شود.

-اخیرا شاهد تحرکات زیادی از سوی خاتمی برای انتخابات آتی و ترمیم چهره خود هستیم آیا اقدامات خاتمی و افزایش فعالیت های سیاسی و اجتماعی در آستانه انتخابات موجب بازگشت وی به عرصه سیاست خواهد شد؟


 *خاتمی در برخی جلسات عملکرد موسوی و کروبی را مردود قلمداد می کند

**من معتقدم تبری جستن خاتمی از سران فتنه 88 که تا به امروز به صورت علنی انجام نشده یک مانع مهم ورود وی به فعالیت های اثر گذار سیاسی است. هر چند ممکن است خاتمی در برخی جلسات آنطور که ما شنیدیم عملکرد آقایان موسوی و کروبی را مردود قلمداد  کند اما باید اعمال نظام براندازانه ای که توسط برخی از افراد به بهانه اصلاح طلبی از سال 88 به بعد انجام شده را محکوم کرده و نقاط سیاه اصلاح طلبی، من جمله خودشان را پاک کند.

خاتمی باید اعلام کند که مواضع فتنه گران سال 88 را قبول نداشته و با اعلام برائت از آنان شرایط بازگشت و حضور مجدد خود را در رقابت های سیاسی فراهم سازد.

-با توجه به اینکه پرونده کمیته 15 نفره(8+7) بسته شده به نظر شما ادامه فعالیت های احزاب باید حول چه محوری باشد تا بحث سهم خواهی احزاب تلقی نشود ؟


 *اصولگرایان زیر چتر جامعتین باقی بمانند ، سهم خواهی ایجاد نمی شود

**معتقدم هیچ محوری متقن تر ، پایدارتر و مورد اطمینان تر از محوری که جامعتین در راس آنها هستند برای وحدت اصولگرایان وجود ندارد. این طور نیست که ما چند راه برای وحدت اصولگرایان داشته باشیم و یکی از آنها محوریت جامعتین باشد بلکه محوریت تنها جامعتین است که وحدت اصولگرایی را موجب می شود بنابر این هر تشکل و افرادی که مدعی اصولگرایی هستند یکی از علامت های صادق بودن آنها پایبندی به محوریت جامعتین است . من معتقدم فرزندان مسجد و محراب برای تقویت و تعمیق خودشان هیچ راه دومی جزء محوریت جامعتین نداشته لذا در انتخابات نهم هر حزب یا تشکلی آهنگی غیر از آهنگ جامعتین ساز کند نمی تواند مدعی پایبندی به وحدت اصولگرایان باشد.

-آیا در آستانه انتخابات برنامه ای برای فعال ساختن خانه احزاب در دستور کار احزاب وجود دارد؟ برای اینکه خانه احزاب بتواند رسالت خود را به نحوه احسن در زمان انتخابات انجام دهد چه کار باید کرد؟

 *خانه احزاب باید فراجناحی عمل کند

**من از ابتدا در جریان تشکیل خانه احزاب بودم و اصولا فلسفه تشکیل خانه احزاب این بود که احزاب مختلف کشور با سلیقه های مختلف بتوانند در یک مرکز تیمی حضور داشته و از کیان تحزب در  کشور حمایت کنند تا خانه احزاب محیطی برای تبادل افکار احزاب با اولویت مصالح عالی کشور باشد. ولی متاسفانه فعالیت این نهاد از مقطعی از حالت فراجناحی بیرون آمده و تبدیل به جناح شد.

 وی افزود: هر چند مقامات قانونی کشور در مورد قانونی بودن خانه احزاب ایراداتی دارند ولی با این شرایط توصیه می کنم تلاش کنند موانع قانونی موجود برداشته شده و یک خانه فراجناحی بوجود آید.

*ریاست خانه احزاب باید نماینده حزب قانونی کشور باشد

شرط فعال شدن مجدد خانه احزاب ،خارج شدن امور این تشکل سیاسی از دست اصلاح طلبانی است که پروانه فعالیت سیاسی آنان باطل شده است لذا رئیس خانه احزاب باید نماینده یکی از حزب های قانونی کشور باشد و این موضوع شرط فعال شدن این شکل سیاسی است. معتقد پیکپارچه شدن تفکرات در خانه احزاب نیستم ولی مطمئن ترین ملاک حضور احزاب و گروههای سیاسی در خانه احزاب قانونی بودن آنهاست . نباید خانه احزاب دست جناح خاصی ولو جناح من باشد و باید این ایرادات رفع شود.

-آقای حبیبی ساز و کار حزب موتلفه اسلامی برای انتخابات به چه صورتی خواهد بود؟

*پایبندی صادقانه حزب موتلفه به جبهه متحد اصولگرایی

**حزب موتلفه اسلامی پایبندی صادقانه و قطعی خود را به شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایی و به تعبیر دیگر کمیته 8+7 خواهد داشت.

معتقدم که مصلحت تمام احزاب تشکل ها، و شخصیت های اصولگرایی در پایبندی به همین شورای مرکزی است و امیدوارم همه تشکل ها و شخصیت های اصولگرا این پایبندی را در آینده که خیلی دور نیست داشته باشند تا در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی به رقابت با اصلاح طلبان که رقیب اصلی به شمار می رود بپردازیم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط میهن نیوز 90/5/24:: 3:11 عصر     |     () نظر
از نظر اعضای دولت حجاب برتر چادر است

رئیس مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری تاکید کرد: از نظر اعضای دولت حجاب برتر چادر است و همه خانم‌های دولت چادری هستند و هر نظری غیر از این حاشیه‌ای است.

مریم مجتهدزاده لاریجانی مشاور رئیس جمهور و رئیس مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در خصوص ویژه‌نامه «خاتون» روزنامه ایران که شنبه گذشته با موضوع "حجاب و عفاف " منتشر شد و واکنش هایی را برانگیخت، به خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری فارس گفت: همانطور که حضرت آقا فرمودند، "حجاب برتر، چادر است " و بقیه حرف‌ها دیگر حرف های حاشیه‌ای است.

وی افزود: خانم‌های دولت همه چادری هستند و همین امر نشان می دهد که اعضای دولت معتقد به نظر حضرت آقا هستند.

مشاور رئیس جمهور و رئیس مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری آنچه به نقل از مهدی کلهر مشاور سابق احمدی‌نژاد درباره حجاب و روان‌شناسی رنگ البسه زنان در ویژه‌نامه «خاتون» منتشر شده را نظرات شخصی وی دانست.

وی تصریح کرد: حالا فردی نظر شخصی خودش را درباره حجاب گفته و بعد هم آمده آنچه برخی سایت‌ها به نقل از او گفته‌اند تکذیب کرده و گفته که او هم معتقد است حجاب برتر، چادر است و بحث وی سیر تاریخی حجاب بوده است.

مجتهدزاده لاریجانی در پایان تاکید کرد: مشی دولت مشخص است و ما اصلا به نظرات اشخاص کاری نداریم و تابع نظرات حضرت آقا هستیم و برای ما فصل الخطاب حضرت آقاست.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط میهن نیوز 90/5/24:: 3:11 عصر     |     () نظر

می‌خواهند منافقین را برای ترور در ایران تجهیز کنند

در حالی که سازمان منافقین بارها همراهی خود را در آشوب های جریان فتنه تایید و از نقش آفرینی نیروهای این سازمان در تقویت و هدایت فتنه گران خبر داده است، جمعی از اصلاح طلبان پناهنده شده به آمریکا و چند مقام کاخ سفید در نامه ای تلاش کردند که مسیر جریان فتنه را متفاوت از مجاهدین خلق نشان دهند.

این فعالان اپوزیسیون همچون محسن کدیور و فاطمه حقیقت جو برای صدور این بیانیه حتی از اینکه اسمشان در کنار مقامات اطلاعاتی و امنیتی آمریکا قرار بگیرد و نزدیکی آنان با مقامات کاخ سفید تایید شود، ابا نداشته اند.

این بیانیه را پل پیلار (رئیس سابق بخش خاورمیانه در سیا)، جان لیمبرت (از جاسوسان سفارت آمریکا در تهران و رئیس سابق میز ایران در وزارت خارجه) و نیز برخی شهروندان آمریکایی امضا کرده‌اند که در آن به بهانه مخالفت با سازمان منافقین، از جریان فتنه اعلام حمایت شده بود.

این موضوع حتی تعجب یک سایت وابسته به مخالفان جمهوری اسلامی را برانگیخت. سایت خودنویس در واکنش به این اتفاق عجیب نوشت: سایت روزنامه فایننشال تایمز این اعلامیه را منتشر اما خیلی زود حذف کرد. یک روزنامه نگار به خودنویس گفت که ممکن است دلیل این مساله، آمدن نام حجت الاسلام کدیور در کنار یک مسئول سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) باشد. اکثر افرادی که در این فهرست حضور دارند، شهروند آمریکا هستند و درخواستشان از دولت و کنگره این کشور از نظر این روزنامه نگار بلااشکال است اما شاید حضور نام محسن کدیور و برخی افراد در این فهرست می توانست باعث ایجاد تحلیل هایی متفاوت از سوی رسانه های حاکمیت در ایران شود.

تریتا پارسی، رامین جهانبگلو، مهرزاد بروجردی، فریده فرهی از دیگر امضا کنندگان بیانیه اند.

امضا کنندگان این نامه بارویکرد و رویه تروریستی منافقین هیچ مخالفتی نکرده اند؛ تنها هشدار داده اند که خارج کردن نام سازمان مجاهدین خلق از لیست گروههای تروریستی به "جنبش سبز" صدمه جدی خواهد زد. زیرا گروهک منافقین بشدت مورد نفرت مردم ایران است و یکی از علل مقابله مردم با جریان فتنه هم یکی شدن آنان با این گروهک بوده است.

اکنون فعالان خارج نشین فتنه درصدند که با این اقدام نمادین ظاهرا مسیر خود را از مجاهدین خلق جدا کنند تا هزینه بیشتری به آنان تحمیل نشود و در عین حال آبروی سیاسی آمریکا به عنوان حامی فتنه گران، با حمایت از تروریست ها زیر سوال نرود.

البته آنچنان که تریتا پارسی، رئیس شورای ملی ایرانی آمریکایی (نایاک) به چند سایت های ضدانقلاب گفته است: اگر فردی، مدتی در سازمانی عضو باشد که آن سازمان زمانی در لیست گروه های تروریستی از سوی دولت امریکا قرار داشته، تحت هیچ شرایطی اجازه ورود به خاک امریکا را نخواهد داشت. ولی سران سازمان مجاهدین نه تنها در اروپا آزادانه به پارلمان های کشورهای مختلف رفت و آمد داشته اند که سران و چهره های شاخص آن در امریکا هم حضور و فعالیت ویژه ای دارند.
البته رئیس شورای ملی ایرانی آمریکایی هم به این تناقض اذعان کرده است. 

به گفته ترتیا پارسی سه گروه در امریکا از مجاهدین خلق حمایت می کنند. او مدعی است که یک دسته افرادی هستند که اصلا ماهیت این گروه را نمی شناسند و فقط با جمهوری اسلامی مشکل دارند. یک دسته دیگر افرادی هستند که شاید از اقدامات و ماهیت این سازمان آگاهی هم داشته باشند اما این سازمان بدانها پول های کلانی پرداخت میکند و آنها هم به خاطر این پول های کلان از آنها حمایت میکنند. 

اما دسته سوم که به اعتقاد پارسی "کلیدی و خطرناک" هستند، معتقدند: می شود از مجاهدین خلق برای حمله به خاک ایران سواستفاده و دانشمندان ایرانی را ترور کرد و... آنها می دانند که هر اقدامی از این دست برای خود آنها هزینه های گزافی دارد و لذا می خواهند از مجاهدین خلق در این زمینه استفاده کنند؛ یعنی ابتدا از لیست گروههای تروریستی آنها را خارج کنند و سپس به آنها برای عملیات تروریستی در داخل ایران و یا حمله به خاک ایران امکانات دهند.

شاید به جان خریدن هم پیالگی با مقامات سیا و کاخ سفید از سوی کسانی چون محسن کدیور و صدور بیانیه درباره مجاهدین خلق، در نتیجه افشای این واقعیت و بی آبرو شدن هم نشینان با گروهک منافقین بوده است.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط میهن نیوز 90/5/20:: 5:59 عصر     |     () نظر

توهم عجیب مشاور موسوی درباره سبزها

اردشیر امیر ارجمند: جنبش سبز زنده است ما آن را در 25 بهمن با تظاهرات میلیونی نشان دادیم؛

بی بی سی فارسی روز سه شنبه 9 آگوست (18مرداد) در مصاحبه با اردشیر امیر ارجمند از توهم زنده بودن جنبش سبز پرده برداشت. مجری برنامه "به عبارت دیگر" از اردشیر امیر ارجمند مشاور میر حسین موسوی پرسید: «مدت هاست که هر فراخوانی برای تظاهرات صورت می گیرد کسی شما را همراهی نمی کند نظر شما چیست؟»

مشاور میر حسین موسوی در پاسخ می گوید: «با اینکه کسی شرکت نمی کند موافق نیستم. در 22 خرداد ما تظاهراتی که برگزار کردیم با اقبال خوبی همراه بود». (وی بلافاصله به اشتباه خود پی می برد و 22خرداد را به خاطر می آورد، روزی که شاید تنها ده ها نفر در خیابان ها آمدند و آنها هم از خجالت چیزی به زبان نیاوردند و حتی خود دستگاه خبر پراکنی بی بی سی نیز این روز را نادیده گرفت و خبری از آن پخش نکرد).

وی در ادامه می گوید :«باید عکس العمل هایی را که انجام می دهیم با توجه به شرایط داخل کشور باشد، و درس بگیریم از اوضاع و احوال و چیزهایی را پیشنهاد کنیم که برای انجام دادن عملی باشد».

(البته این کار را نیز انجام دادند تظاهرات خود را تظاهرات سکوت نامیدند تا عابران پیاده خیابانها را نیز همراهان جنبش معرفی کنند که باز هم ناموفق بودند). اردشیر امیر ارجمند افزود:«جنبش در پی مطالبات مردم است، این مطالبات همچنان وجود دارد، عمیق ترو گسترده ترنیز شده است. جنبش سبز زنده است ما آنرا در 25 بهمن با تظاهرات میلیونی نشان دادیم.

گفته های مشاور میر حسین موسوی در مورد 25 بهمن در حالی است که در این روز نیز به جز چند تجمع کوتاه و خرابکارانه در تهران در هیچ نقطه از کشور اتفاق خاصی نیفتاد. بنگاه خبر پراکنی بی بی سی که سیاست شانتاژخبری را دنبال می کند در اوج بزرگنمایی این تظاهرات را، ده ها هزار نفری یاد کرد و این در حالی است که آقای امیر ارجمند در توهمی عجیب این تعداد را میلیونی می داند.

شعار های مردم در این روز بسیار شنیدنی بود، آنها حتی در حمایت از جنبش هم نیامده بودند. مردم در این روز شعار "بی بی سی حیا کن مملکت و رها کن" و "مرگ بر انگلیس" سر دادند. تنها اتفاق مهم روز 25 بهمن تعطیلی شبکه بی بی سی فارسی در این روز بود که هیچگاه مدیران این شبکه توضیح قانع کننده ای برای آن ارائه نکرده اند.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط میهن نیوز 90/5/20:: 5:58 عصر     |     () نظر
روش های گسترش روح معنویت در جامعه
 
تبلیغ دین برای عموم مؤمنین یک وظیفه نیست، بلکه در حکم یک ویژگی است. یعنی ناخواسته این عمل را انجام می‌دهند. اساساً شیعه بدون تبلیغ نمی‌تواند زندگی کند. جامع? الان ما بیش از هر زمانی نیاز به تبلیغ دارد. اگر جوانان مذهبی و متدین ما که خودشان اهل نماز اول وقت و روض? امام حسین(علیه السلام) هستند، به اندازه یک شیع? حداقلی توان تبلیغ داشته باشند، ما به سرعت جهان را خواهیم گرفت.

به گزارش هم اندیشی؛ برای رسیدن به کمال باید به سمت حقیقت و پرهیز از گناه حرکت کرد و باید بدون تزویر و ریا و به شکل خالصانه خداوند را عبادت کنیم، چرا که ریا سبب زایل شدن عبادات می‌شود. گسترش معنویت و اخلاق اسلامی از مهم‌ترین مواردی است که سبب کنترل فساد در جامعه می‌شود که بر همگان است که با ترویج روح معنویت در راه مقابله با شرک و فساد حرکت نمایند. متن زیل گفتاری از حجت الاسلام و المسلمین پناهیان است که به بیان راه های گسترش روح معنوی در جامعه و خانواده پرداخته است که در ادامه می آید:

ضرورت پرداختن به روح معنوی جامعه

مقام معظم رهبری«حفظه الله» در سخنرانی­های خود بحثی را به عنوان روح انقلاب مطرح کردند و فرمودند:«اگر هم? قوا به وظیفه خود عمل کنند، نظام‌مند کار کنند، این عملشان مربوط می­شود به ساختمان و اسکلت انقلاب، اما ما باید مراقب باشیم که روح انقلاب از جامعه و نظام گرفته نشود.»

شخصیتی این مطلب را بیان می­کنند که جدا از موقعیت کنونی، در سالهای قبل از رهبریشان نیز دارای تفکر استراتژیک بودند. یعنی می­توانستند به کلیدی­ترین مشکل اشاره کنند، نقاط قوت و ضعف را دقیق دریابند و به گونه ای تحلیل کنند که دیگران پس از 10 سال به آن برسند. خصوصاً اینکه نور ولایت و رهبری جهان اسلام به ایشان اضافه شده است.

ایشان اهل ذوقی یا علمی صرف حرف زدن نیستند و بسیار حساب شده صحبت می­کنند. لذا وقتی می­‌فرمایند باید به روح انقلاب پرداخت، یعنی این بحث بسیار مهم و ضروری است. هر عملی که انجام می­‌شود، هر مسلمانی که نماز می­خواند، هر رفتاری که برای مناسبت خاصی یک مدتی اجرا می­گردد، بعد از گذشت چند سال باید ببینیم که همچنان روح آن عمل مثل گذشته باقی مانده است یا خیر؟ مقام معظم رهبری در 30 سالگی انقلاب، همین تذکر را می­دهند که باید مراقب زنده نگهداشتن روح انقلاب باشیم.

راههای ایجاد روح معنویت در جامعه

جامعه در قالب دو شکل می­تواند روح معنوی را در خود بدمد:

1. راه اول: وقوع حادثه

وقتی حادثه یا واقه­ای رخ دهد که گل‌های جامعه یا زیبایی­های انسان­ها رو بیاید، روح به کالبد جامعه بر می­گردد. مانند جریان دفاع مقدس یا 18 تیر که وقتی مقام معظم رهبری در آن جریان فرمودند:«اگر عکس من را نیز پاره کردند، شما آرام باشید، این گذراست» بعد از کلام ایشان شاهد بودیم همه، حتی کسانی که از لحاظ ظاهری خیلی به این بحث ها نمی­پرداختند، به حمایت از ایشان تجمع کردند. اما در زمان کنونی از این حادثه­ها رخ نخواهد داد؛ چون دشمنان ما خوب میدانند که با این وقایع گل‌های ما و زیبایی­ های وجودمانرو می­آیند. لذا قصد ایجاد این حادثه­ها را ندارند.

2. راه دوم: دعوت به خیر

 راه دومِ ایجاد روح معنوی در جامعه این است که دعوت به خیر کنیم. طبق آی? شریفه که می­فرماید«وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر»طبق این آیه، وقتی نه معروفی ترک شده که تو بخواهی آن را امر کنی و نه منکری انجام شده که تو بخواهی از آن نهی کنی، نباید بیکار بمانی. بلکه باید مردم را به راه خیر دعوت کنی. اگر این چنین نباشد، روح معنوی جامعه می‌­میرد یا ضعیف می­شود.

الان در مردم ما زیبایی­ های زیادی وجود دارد، نور معنویت زیادی قابل مشاهده است؛ اما ما با این زیبایی­‌ها بی‌تفاوت برخورد می­کنیم. گر چه زشتی هم در جامعه ما وجود دارد؛ اما به مراتب مقدارش کمتر از زیبایی­ هاست.

غریز? مؤمن تبلیغ است و امر به معروف و نهی از منکر از زیرشاخه­ های آن است و تبلیغ اعم از امر به معروف و نهی از منکر است. و این کارهای تبلیغی را باید هر کس بر اساس توانش انجام دهد. اگر ما بتوانیم زیبایی­های جامعه خود را بدون ایجاد یک حادثه خاص نشان دهیم. آن وقت جامع? ما گلستان خواهد شد. چقدر خوب است که ما بدون جنگ و کشتار روح هشت سال دفاع مقدس را بر جامع? خود بدمیم. مگر چند حسین باید بیاید و کشته شود تا ما خوبی هامان را رو کنیم...؟!

اهمیت بالای جایگاه امر تبلیغ

اگر تبلیغ دین نباشد، عالم عبث و بیهوده است. تبلیغ فقط راز کربلا نیست، بلکه راز هستی هم هست. تبلیغ دین تنها مسئولیت و رسالت پیامبران الهی است. در آیات کریمه قرآن خداوند متعال به رسول اکرم(ص) می‌فرماید: «تو هیچ وظیفه‌ای جز ابلاغ نداری»

در تبیین جایگاه تبلیغ، سه نکته را می‌توان بیان کرد:

1. نقش حیاتی تبلیغ در شهادت امام حسین(علیه السلام)

2. رسالت منحصر به فرد پیامبر

3. وابسته بودن عالم هستی به تبلیغ

اگر امکان تبیلغ از بین برود عالم به پایان می‌رسد. یعنی زمانی حیات عالم معنا دارد که زمینه برای امکان ابلاغ دین باشد.

تبلیغ دین برای عموم مؤمنین یک وظیفه نیست، بلکه در حکم یک ویژگی است. یعنی ناخواسته این عمل را انجام می‌دهند. اساساً شیعه بدون تبلیغ نمی‌تواند زندگی کند. جامع? الان ما بیش از هر زمانی نیاز به تبلیغ دارد. اگر جوانان مذهبی و متدین ما که خودشان اهل نماز اول وقت و روض? امام حسین(علیه السلام) هستند، به اندازه یک شیع? حداقلی توان تبلیغ داشته باشند، ما به سرعت جهان را خواهیم گرفت.

راه های روش‌های تبلیغ دین

عملیات تبلیغ دین به روش‌های مختلف برای هم? آدم‌هاست. همه می‌توانند دین را تبلیغ کنند. در بسیاری از مواقع تبلیغ دین به روش امر به معروف و نهی از منکر است. اما گاهی امر به معروف و نهی از منکر نمی‌خواهد، نصیحت می‌خواهد. بسیاری از مواقع نصیحت لازم نیست، باید موعظه کرد، گاهی فقط اطلاع‌رسانی لازم است. گاهی اطلاع‌رسانی لازم نیست، درد و دل می‌خواهد. گاهی درددل نمی‌خواهد، ابراز احساسات تبلیغی کفایت می‌کند. لذا تبلیغ دین منحصر به سخنرانی کردن نیست، روش‌های زیادی دارد.
راههای تبلیغ در زندگی روزمره

گاهی از اوقات فقط از راه چهره به چهره و رفاقت می‌توان اثر گذاشت. لذا یکی از راههای تبلیغ، برقراری رابط? نزدیک و رفاقت کردن است. گاهی برای تبلیغ دین باید رفاقتی برخورد کرد. مثلا بعضی‌ها فقط از طریق شما که فامیلشان هستید، دستشان گرفته می‌شود. بعضی از همسایه‌هایتان اگر شما بروید سراغشان هدایت می‌شوند.

اگر انسان عرق تبلیغ دین داشته باشد، در زندگی روزمره راه‌های زیادی برای تبلیغ دین پیدا می‌کند. ممکن است با گذاشتن یک نوار روضه در ماشین ذکر اباعبدالله الحسین(علیه السلام) را تبلیغ کنید. یا با نصب پرچمی بر در خانه‌تان، یا آرمی بر روی ماشین. با این تبلیغ کردن، شما اثر گذار خواهید بود.

امر تبلیغ را منحصر به سازمان نبلیغات اسلامی و صدا و سیما نکنیم. اثری که در تبلیغ چهره به چهره وجود دارد، هیچ‌گاه در صدا و سیما نیست.

چند نکته در مورد آداب تبلیغ

1. روایتی است از امام صادق(علیه السلام) که می­فرمایند:«کسی که می­خواهد کار تبلیغی بکند باید به تفاوت اخلاق­ها آگاه باشد» مثلاً دو نفر که هر دو اهل دروغ گفتن هستند با هم متفاوتند، لذا برخورد خداوند با آنها یکسان نیست.

2. بدانید که بدترین انسان­هایی که به دست شما هدایت می­شوند، چه بسا از خود شما بهتر باشند. حتی کسانی که به وسیله شما هدایت نشوند، شاید بهتر از شما باشند. امام صادق می­فرمایند:« اگر کسی دربار? کسی بدی بگویید خدا این را نمی­بخشد. خداوند نه تنها او را می­بخشد، بلکه وزر و وبال اعمال او را در گردن فردی که اینگونه گفته می­اندازد. که چرا به کرم خداوند خود بی­احترامی کردید» البته این غیر از امثال کسانی که غزه را به خاک و خون کشیدند، و دشمنان دین و اهلبیت­ اند. حساب اینها جداست.

3. حضرت امیر(علیه السلام) در یکی از روایاتشان به نکته­ ای دیگر از نکات تبلیغ اشاره می­کنند و می­ فرمایند« قلب انسان­ها دارای اقبال و ادبار است، وارد شوید از طرف اقبال آن، پس همانا اگر قلب ادبار داشته باشد کور می­شود» ببینید کدام درب دلش باز است. گاه می‌بینید که باب الحسینِ دلش باز است. از همان جا بروید و کار تبلیغی انجام دهید.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط میهن نیوز 90/5/20:: 5:58 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >