اصلاحطلبان و تصاحب فرقه سبز
داستان «فرقـه سـبز» و «اصـلاحطلبـان» ماجرایی است که روایتها از آن شده است. از«تقسیم کار» تا «اختلاف میان سران این دو جریان»، خبرها و تحلیلهای مختلفی ارائه شده است. اما آنچه شاید کمتر به آن پرداخته شده تلاشهای زیرکانهای است که اهداف پنهانی را نشانه گرفته و نوع نگاه اصلاحطلبان به فرقه سبز را به نمایش میگذارد.
شاید در این خصوص پاسخ به پرسشهای زیر بتواند اندکی اهداف مستتر در این تلاشها را برجسته نماید. پرسشهایی همچون:
1 - نسبت اصلاحطلبان با فرقه سبز چیست؟
2 - چه اشتراکاتی میان فرقه سبز و اصلاحطلبان وجود دارد؟
3 - اصولاً این دو جریان چه تداخل گفتمانیای با هم دارند؟
4 - در سپهر سیاسی – اجتماعی کشور و در نزد گروههای دوم خردادی اصالت با کدامین گروه است؟
بیگمان برای پرداختن به این پرسشها، نگاهی به گذشته و پیگیری تحولات و اقدامات تا به امروز لازم و ضروری به نظر میرسد. نقطه آغاز این روایت را شاید باید از پیش از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دنبال کرد.
اصلاحطلبان که برای پایان دادن به چند دوره شکست انتخاباتی خود و احیای مجدد اصلاحات، به انتخابات دهم ریاست جمهوری چشم دوخته بودند، تلاشهای فراوانی را فراهم آورده و عده و عده تشکیلاتی – فکری خود را فعال ساخته بودند. همه چیز برای حضور سید محمد خاتمی فراهم بود اما وسوسه موسوی برای حضور در انتخابات و تأملات و تزلزلهای خاتمی موجب شد که موسوی برای حضور مصممتر شود به گونهای که وی پس از شنیدن دوگانه «یا من یا میرحسین» از سوی سید محمد خاتمی، مصمم تر از پیش و در پیامی به خاتمی تصریح کرده بود که اگر من تصمیم به حضور داشته باشم حتماً کاندیدا خواهم شد.
عزم موسوی برای حضور در انتخابات گرچه به نارضایتی اصلاحطلبان درلایههای پنهان و سرانجام انصراف سید محمد خاتمی از کاندیداتوری انجامید اما موجب شد تا اصلاحطلبان طی یک قمار تمهیدات و تشکیلات خود را در اختیار موسوی قرار داده و ستادهای وی را برای پیروزی شکل دهند.
در حقیقت قسمت عمده تشکیلات و حامیان موسوی از سوی اصلاحطلبان تأمین شد.
از دیگر سو شکست در انتخابات و ماجرای حوادث بعد از انتخابات نیز که به وقوع پیوست، اصلاحطلبان برای اینکه شکست به پای اصلاحات نوشته نشود به همراهی با موسوی در طرح تقلب در انتخابات پرداخته و در مسیر اقدامات ضدامنیتی خود برخی از نیروهای خود را در محکمه و سپس زندان مشاهده کردند. به عبارت دیگر بخشی از زندانی رفتههای برجسته این ماجراها نیز از اصلاحطلبان بودند. اما ادامه رویه رادیکال موسوی و عبور قطعی وی از نظام و انقلاب موجب شد که سران اصلاحات در یک برنامه ریزی از موسوی و کروبی زاویه گرفته و تا به امروز کجدار و مریز به پیش آیند.
در حقیقت میتوان گفت تا به این جای کار
الف- اصلاحطلبان بدنه اجتماعی و تشکیلاتی فرقه سبز را شکل دادند و فرقه سبز متأخر از اصلاحات بوده است.
ب- طرح تقلب در انتخابات، نه به احمدینژاد، اعتراض به سیاستهای نظام و تلاش برای برانداختن
گفتمان انقلابی موجود از اشتراکات و تداخل گفتمانی این دو جریان بوده است.
ج- رادیکالیسم موسوی که موجب شد جبهه وی مبتنی بر لایههایی از منتقدین تا معترضین از یکدیگر تفکیک و جدا شوند و سرانجام هرکدام به خاستگاههای خود بازگردند.
در این میان اما در شرایط کنونی آنچه اصلاحطلبان نسبت به فرقه سبز دنبال میکنند، چیست؟
آنچه در این خصوص قابل جمعبندی است، عبارت است از:
- جداسازی بدنه خود از فرقه سبز
- تلاش برای عدم ثبت فعالیتهای خود در چارچوب فعالیتهای رادیکال و ضد نظام و انقلاب این فرقه
- سعی در مصادره زندانیان حوادث بعد از انتخابات برای اسطورهسازی برای اصلاحات و تأکید بر زندهبودن اصلاحات.
کلمات کلیدی:
گدایی تو روز روشن" اصلاح طلبان "از باراک اوباما
هر وقت یکی از اصلاح طلبان از ایران خارج می شود من عزا می گیرم! تجربه به من می گوید که جز انگشت شماری از اینان، به زودی در آغوش دولت ها، سازمان ها و لابی های راست گرا می افتند و یا توجیه گر رابطه و کمک گرفتن از دولت های خارجی در مبارزه می شوند.»
اینها عباراتی است که محمود دلخواسته از عناصر اپوزیسیون مقیم لندن (از طرفداران بنی صدر) در واکنش به درخواست اخیر «کاتب فراری خاتمی» از اوباما نوشته است. بابک داد اخیرا از اوباما خواسته اموال بلوکه شده ملت ایران را به جمهوری اسلامی پس ندهد و آن را در اختیار اپوزیسیون اصلاح طلب قرار دهد.
محمود دلخواسته در واکنش به گدایی علنی اصلاح طلبان از رئیس جمهور آمریکا نوشت: وقتی یک اصلاح طلب برای ادامه مبارزه از وطن خارج می شود، اولین اصلی را که زیر پا می گذارد، اصل استقلال داشتن در مبارزه می باشد. روشنفکران اصلاح طلب، با مقوله وطن، از منظر تئوری جهانی شدن و از بین رفتن استقلال ملی و برداشته شدن مرزها، که امثال آقای مرتضی مردیها از مروجان آن بوده اند، برخورد می کنند.
این اپوزیسیون لندن نشین در توجیه دلیل دیگر رفتار خیانت آلود اصلاح طلبان می نویسد: زندگی در غرب، عدم آشنایی به این نوع از زندگی و نداشتن تخصصی که امکان امرار معاش در این جوامع را بدهد، فشار مالی را نیز بر آن می افزاید و در این رابطه است که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی غرب، به سرعت وارد عمل می شوند و در پوشش استخدام در بنیادهای مختلف تحقیقی و مطالعاتی و یا، در مورد آقای اکبر گنجی، با دادن جوایز همراه با پولهای هنگفت خبرنگاری، از طریق سازمانهای دست راستی این افراد را جذب خود می کنند. البته وابستگی مالی، خواهی نخواهی وابستگی فکری و سیاسی را نیز به دنبال خواهد داشت.
وی افزود: آخرین سفیر ایران در ایتالیا قبل از حوادث خرداد 1360، که استعفا داده بود، نقل می کرد که بعد از استعفا، سازمان سیا، آگاه از در مضیقه مالی قرار گرفتن او، با او تماس گرفته بودند و پیشنهاد کمک مالی، تحت عناوین مختلف را کرده بودند. منظور این است که این سیاستی می باشد که غرب، به ویژه دولت آمریکا همیشه به گونه ای سیستماتیک از آن استفاده کرده است. از مثال های واضح و مشخص آن، خارج شدن آقای محسن سازگارا از وطن، نوشتن آن قانون اساسی کذایی و بعد تکذیب کردن! و بعد از استقبال باشکوه از طرف ثروتمندان ایرانی در هتل هیلتون لندن، آخر به بهانه معالجه به آمریکا رفتن و زود در کنار سلطنت طلبها، فرقه رجوی، دخیل به امامزاده کاخ سفید بستن و حالا هم که علنا حقوق بگیر موسسه مطالعاتی جورج بوش شده اند. و یا اینکه آقای ابراهیم نبوی نامه سرگشاده به اتحادیه اروپا بنویسد و از آنها تقاضای دریافت پول برای راه انداختن تلویزیون دیگری برای مبارزه! با رژیم حاکم بر ایران. و آخرین آن که آقای بابک داد که در مقاله اخیر خود به اوباما پیام می دهد که دوازده میلیارد دلار ضبط شده توسط دولت آمریکا را نه به دولت احمدی نژاد، بلکه به ایشان و همفکران ایشان بدهد تا با رژیم ایران مبارزه کنند.
دلخواسته از بابک داد پرسید: ملت ایران از کی به شما و دوستانتان وکالت داده که پول متعلق به ایران را به امثال شماها بدهند و شما تبدیل به حقوق بگیر حرفه ای شوید؟ آقای داد وقتی بعد از پنهان شدن و با شجاعتی قابل تقدیر آن مقالات پرشور را بر علیه کودتا نوشتند، احترامی عمیق در میان امثال من ایجاد کردند. ولی وقتی از ایران خارج شدند و ایشان را در مصاحبه ای مطبوعاتی در کنار آقای مخملباف با آن سابقه و بی اخلاقی دیدم، برایشان پیامی فرستادم که بهتر است حال که وارد محیط ناشناخته ای شده اند، مدتی فقط به مطالعه محیط خود مشغول باشند. متاسفانه پیام اخیر ایشان نشان داد که ایشان نیز پیش از اینکه مبارز راه آزادی باشند، برای قدرت مبارزه می کنند.
دلخواسته خطاب به کاتب ویژه محمد خاتمی نوشت: اگر توان مبارزه ندارید، اصلا وارد مبارزه نشوید زیرا در این برهه فعالان سیاسی وابسته، متاسفانه فراوانند و شما اگر به راه آنها بروید، فعلا از نظر اعتماد در خط سرسپردگی به سلطه خارجی و بیگانگان در آخر صف این کوتوله های وابسته قرار خواهید گرفت.
یادآور می شود این اپوزیسیون لندن نشین 9 اسفند سال گذشته هم در مصاحبه با رادیو زمانه (رادیو بردگان) گفته بود: کم نیستند مخالفانی هم در داخل و هم در خارج که پذیرفته اند نقش احمد چلبی را بازی کنند اما مردم ایران به استقلال کشور اهمیت می دهند و نیروهای مخالف رژیم باید به این عنصر حساس باشند. در فرهنگ ایرانی، هر حرکتی به سوی کشورهای غیر ایران و استفاده از آنها، مترادف خیانت است و بس. در تاریخ بعد از انقلاب، اولین بار آقای بختیار به چنین عملی دست یازید و با تشویق عراق برای حمله به ایران سعی کرد به قدرت بازگردد و بدین وسیله ننگ خیانت را برای همیشه بر خود خرید. او باور کرد که کسی از پیروز سؤال نمی کند! و همین باور سبب شد که مجاهدین مرتکب خودکشی سیاسی شده و عامل صدام شوند.
کلمات کلیدی:
? سؤال دانشجویان ایرانی از اوباما
اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور به مناسبت 16 آذر نامهای خطاب به رئیس جمهور آمریکا صادر کرد. اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور به مناسبت 16 آذر و روز دانشجو نامهای خطاب به "باراک اوباما " رئیس جمهور آمریکا صادر کرد.
متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
امروز روز شانزدهم آذر میباشد، روزی که در ایران به نام روز دانشجو شناخته میشود، روزی که در آن 3 نفر از بهترین جوانان ایرانی به سبب آزادیخواهی و عدالتطلبی و اتخاذ مواضع ضداستکباری در هنگامه سفر نیکسون (معاون وقت رئیسجمهور آمریکا) به ایران در سال 1332 شمسی به شهادت رسیدند.
این روز نه به سبب شهادت این سه نفر، بلکه به خاطر روح حرکت و عظمت آرمان این شهدا در مقابله مستقیم و عریان با استبداد و استکبار و استعمار مورد توجه مردم و دانشجویان ایرانی است. این روز در ایران نماد ظلمستیزی و عدالتخواهی است.
در پس گذشت سالها از آن اتفاق و به برکت حرکتها و خیزشهای کوچک و بزرگ مردم در مواجهه با ظلم و استیلای کشورهای سلطهجو و ستمگر، امروز نام ایران ، انقلاباسلامی و امامخمینی(ره)، دلنشینترین کلماتی است که روح تمامی مبارزان و حقطلبان را مینوازد. امروز در ایران تمامی مردم سرفرازانه به فرهنگ اسلامی و ایرانی و سنتهای برخاسته از آن میبالند و موضوعات ننگآوری چون کاپیتولاسیون که جلوه گر نوع نگاه آمریکا به سایر ملل و اقوام است، را ریشخند میکنند.
جناب آقای اوباما!
ما به عنوان طیفی از دانشجویان فعال ایرانی در حوزه سیاست و فرهنگ سوالات و سخنانی داریم که لازم است با جنابعالی مطرح کنیم:
پر واضح است که دولت آمریکا که در ظاهر داعیهدار گفتوگو، آزادی و دمکراسی است باید به این حجم از درخواستهای دانشجویان ایرانی پاسخ میداد که صد البته هیچ صدایی از سوی ایالات متحده شنیده نشد.
امروز شما رئیسجمهور آمریکا هستید. رئیس جمهوری که برای مردم ایران در نوروز پیام تلویزیونی میفرستد و از دوربینهای تلویزیون فارسی مکارترین بنیاد خبرپراکنی، نظرات خود را درباره جریان انتخابات ایران بیان میکند؛ آیا شما حاضرید پاسخی به درخواست منطقی دانشجویان ایرانی دهید؟ این بار دفاتر ما در بیش از چهل دانشگاه ایران، از شما برای حضور و پاسخگویی به دانشجویان و مردم، درباره عملکرد ایالات متحده در برابر ایران دعوت به عمل میآورند.
کودتای 28 مرداد 1332، تصویب طرح ننگین کاپیتولاسیون در زمان سلطنت پهلویها و حمایتهای آشکار و همهجانبه از متجاوزی به نام عراق، انهدام هواپیمای مسافربری ایران، اتخاذ تحریمهای اقتصادی و نظامی گسترده علیه ایران، برخورد سیاسی و جهتدار با دانش و توان هستهای ایران و کمکهای مالی و رسانهای به آشوبگران انتخابات 1388، بعد از انقلاب ، مصادیق بارزی از نوع تعامل آمریکاییها با مردم ایران میباشد.
در اینجا، باید از شما سوال کرد که تا کجا میخواهید با این ادبیات ظالمانه و متکبرانه با مردم ایران صحبت کنید؟ تا چه زمانی قصد دارید استعداد و قابلیت مردم و جوانان ایران را برای ساختن ایرانی قدرتمند، مستقل و پرنفوذ را انکار کنید؟ چرا کمکها و حمایتهای شما همواره از معدودی بیوطن، خودفروخته و آشوبگر درون ایران است که اکثریت مردم از آنها نفرت دارند؟
حوادث 11 سپتامبر، سناریوی وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق و حمله به آن با همین بهانه، علم کردن القاعده و هجوم وحشیانه به مردم مظلوم افغانستان، راهاندازی کودتای رنگین در سراسر جهان، داستانسازی برای حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری، طرح تهدید هستهای ایران، کلیدزدن پروژه ایرانهراسی و این روزها داستان رسوای ویکی لیکس، همگی مواردی هستند که دولت آمریکا به واسطه آنها در سالیان اخیر در صدد حفظ سلطه خود بر جهان، بوده است.
طبیعی است که ملتهایی که در برابر آمریکا و سلطه آن پایداری نشان دادهاند، هر یک گرفتار بازیهای رنگارنگ تازهای شدهاند. سوال اینجاست که با روی کار آمدن دولتهای ضدامپریالیستی و مردمی در جهان که خواهان نظم نوینی مبتنی بر عدالت و دوستی در جهان هستند، آیا زمان آن نرسیده که ایالات متحده دست از بازی کشیده و حقوق ملتها را به رسمیت بشناسد؟
پشتیبانی آمریکا از سیاستهای رژیمصهیونیستی بلا شک نمایانگر شراکت شما در جنایات سازمان یافته رژیم منحوس صهیونیستی علیه بشریت و موید حرکات و حملات وحشیانه آنهاست. حال این سوال اساسی مطرح است که کشوری مانند ایالات متحده که درباره داستان ساختگی ندا آقاسلطان و یا قضیه سکینه آشتیانی مواضع عجولانه، بسیار تند و به زعم خود بشر دوستانه میگیرد، چگونه در مصاف با این همه جنایت آشکار و خونریزیهای بیپایان دولت وحشی اسرائیل، دم بر نمیآورد؟ مگر مردم بیدفاع فلسطین و خصوصا مظلومان ساکن در غزه انسان و صاحب حقوق انسانی نیستند؟ مگر خانم راشل کوری، از شهروندان کشور شما و صاحب حقوق شهروندی و انسانی نبود که در زیر بلدوزرهای اسرائیلی چرخ شد؟
در پایان باز هم رغبت دانشجویان ایرانی را برای دریافت پاسخهای منطقی و شفاف در مورد پرسشهایشان به شما اعلام میداریم و امیدواریم که این دعوتها و درخواستها، همچون گذشته از شما بیپاسخ و خاموش نماند.
در آرزوی روزگاری هستیم که شعاع انوار رحمت الهی با ظهور منجی موعود در جهان بتابد و ظلم و ستم و تبعیض را در پرتو وجودش محو و نابود گرداند.
1- پس از سخنرانی دکتر محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران، در دانشگاه کلمبیا و بیان شفاف مواضع جمهوری اسلامی، بسیاری از تشکلها و جریانات فعال دانشجویی در ایران، از رئیس جمهور وقت ایالات متحده، برای حضور و ایراد سخنرانی در دانشگاههای ایران دعوت به عمل آوردند.
2- فضای تعامل آمریکاییها با مردم ایران همواره مبتنی بر دخالت، زورگویی، سلطهطلبی و بیدادگری بوده است. این موضوع به صورت عریان و مستقیم در زمان سلطنت پهلویها و به صورتهای دیگر پس از انقلاب اسلامی نمود عینی داشته است.
3- دولتهای ایالات متحده در تمامی اعصار همواره با راهاندازی بازیهای پیچیده و فضاسازیهای پیرامون آن، توانسته ذهن بسیاری از مردم جهان را مسخ و افکار آنها را جهتدهی کند. در سالیان اخیر به دلیل بحرانی شدن وضعیت اقتصادی و سیاسی آمریکا، تعداد این بازیهای خودساخته سیاسی و نظامی بسیار زیاد و پوشش و تفسیر رسانهای آن فوقالعاده وسیع گشته است.
4- مسئله فلسطین و دولت جعلی اسرائیل مدتهاست که اذهان جهانیان را به خود مشغول کرده است. حمایتهای دامنهدار و همه جانبه ایالات متحده آمریکا از جنایات و سیاستهای پلید دولت اسرائیل در همه سالهای پیدایش این رژیم، امروز نه تنها برای مسلمانان که برای تمامی مردم دنیا و حتی شهروندان آمریکایی محل تعجب و پرسش شده است.
کلمات کلیدی:
درگیری بین اصلاحطلبان بالا گرفت
در حالی که اصحاب فتنه در موضع گیریهای رسانه ای خود سعی دارند جمع ناهمگن خودرا متحد وهماهنگ جلوه دهد ، اخباری که از درون محافل فرقه دریافت می گردد ، خلاف آنچه را که اصحاب فتنه وانمود می کنند را نشان می دهد.
اختلافات ودرگیری های فکری عوامل کارگزاری با اصحاب فتنه پیش از این نیز خودرادر اشکال مختلف نشان داده است و از قرار آنچه ازاختلافات درونی فرقه بواسطه سلایق و دیدگاه های مختلف به بیرون درزکرده است مشخص می کند که سه طیف در وضعییت موجود هرکدام به نوعی اعتراض ودیدگاه خودرانسبت به دودیگر به نحوی نشان می دهد.
یک طیف معتقد به تعامل با حاکمییت و فراهم آوردن شرایطی است که بتوان مجوز فعالیت سیاسی گرفت ، این طیف عمدتا دنباله روی خاتمی وبه عنوان جناح اصلاح طلب شناخته می شود . از قرار این طیف با علنی شدن وضعیت خاتمی از فرقه جدا خواهد شد وگفته می شود بیشترین بار تئوریک فرقه نیز بردوش این طیف می باشد.
طیف دیگر با تاسی به موسوی همچنان معتقد به پرخاشگری و ساختارشکنی می باشد وراه معارضه رسمی با نظام را همانگونه که موسوی در پیش گرفته است تعقیب می نماید، این طیف که در اقلیت بوده وجزو تند روهای فرقه محسوب می گردد نمایندگی گروهک های ضد انقلاب (منافقین ، مجاهدین انقلاب ، نهضت آزادی ، سلطنت طلبان ، اراذل واوباش استخدامی و...) را در فرقه یدک می کشند.
اما طیف سوم را جریان خاموش و ناظری تشکیل می دهد که در برابر دوطیف دیگر حالت انزوا به خود گرفته وسکوت اختیار نموده است و بیشترین ریزشها را نیز این طیف بخود اختصاص داده است و پیش بینی می شود این رویه همچنان ادامه داشته باشد. لازم به ذکر است جریان فتنه به خودی خود وجودی ندارد وبیشترین نمود خود را در برخی واکنشهای عصبی و هیستریک موسوی و کروبی نشان می دهد.
اصحاب فتنه بنا به توصیه مشاوران خود که عمدتا باقیمانده های مجاهدین انقلاب و مشارکت می باشند ، با سماجت بر مواضع نادرست خود بدنبال بدست آوردن زمان وبازسازی خود می باشد و این توهم را در خود بوجود آورده است که با گذشت زمان و اتفاقاتی که با همکاری آمریکا واسرائیل در منطقه وبه تبع آن در ایران (توطئه های وعده داده شده توسط اصحاب فتنه) روی خواهد داد و اقدامات خرابکارانه وآشوب طلبانه عوامل فتنه شاید بتواند نقش آلترناتیوی خود را اثبات نماید و سناریوی ناتمامی را که در سال 88 ابتر مانده است تکمیل نماید . برهمین اساس فتنه سعی دارد اختلافات را پنهان نموده و اینگونه وانمود کند که اجزاء این جریان جنایتکار در اتحاد وهماهنگی بسر می برند ، ادعایی که در گذر زمان به پوچی آن واقف و موجب رسوایی خواهد شد.
کلمات کلیدی:
مشت محکم دانشگاهیان بر دهان فتنهگران وزیر علوم، تحقیقات و فناوری تاکید کرد: فرماندهان و افسران جنگ نرم با اثبای ولایتمداری خود در اتفاقت سال گذشته، مشت محکمی بر دهان دشمن و فتنهگران زدند.
کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در گفتوگو یی با تاکید بر اینکه چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن، قریب به اتفاق دانشجویان و دانشگاهیان ما با قانون همراهی کردند، اظهار داشت: مثلا در یک دانشگاهی با 18 هزار یا 25 هزار دانشجو، اگر 100 یا 200 نفر خلاف مقررات درون دانشگاه عمل میکنند، نباید عمل آنها را به پای تمام دانشگاهیان نوشت.
وی با بیان اینکه این عده مشخص، چه در درون دانشگاه و چه بیرون از دانشگاه نمیتوانند خود را با این قانون و مقررات وفق دهند، افزود: قاطبه دانشگاهیان در حوادث بعد از انتخابات و اتفاقات روزهای 13 آبان و 16 آذر 88 نشان دادند که چه نگاهی دارند.
وزیر علوم در ادامه با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری که در جریان فتنه، دانشگاه را میدان مقابله با دشمن، اساتید را فرماندهان و دانشحویان را افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرم دشمن نامیدند، گفت: دانشگاهیان در حوادث دوران فتنه نشان دادند که افسران و فرماندهان خوبی در این جبهه هستند و به نظر بنده سربلند و موفق از این محک بیرون آمدند و مشتی را در دهان دشمن و فتنه زدند.
دانشجو با بیان اینکه فتنه روی این قضایا برنامهریزی زیادی انجام داده بود و طمع کرده بود، اضافه کرد: دشمن فکر میکرد که میتواند از یک اختلاف سلیقه در میان دانشگاهیان کشور استفاده کند و به نتایج موردنظر خود دست یابد، در حالی که دانشگاهیان نشان دادند که اگر حتی اختلاف سلیقه هم داشته باشند، قطعا به ولایتمداری آنها هیچ خدشهای وارد نمیشود.
* دانشگاهیان ولایتمداری خود را در جریان فتنه اثبات کردند
وی با تاکید بر اینکه دانشگاهیان ولایتمداری خود را در جریان فتنه اثبات کردند، یادآور شد: همین ولایتمداری دانشگاهیان سبب شد که جریان فتنه در دانشگاهها شکست بخورد.
وزیر علوم با بیان اینکه الحمدالله طمع دشمن به دانشگاهیان کشور بیمورد بود و نتیجهای برای آنها نداشت، خاطرنشان کرد: دانشگاهیان هم یک بار دیگر دشمن را ناامید کردند و از این به بعد هم باید بدانیم که دانشگاهیان با ولایتمداری خود اجازه نخواهند داد که دشمن حتی بخواهد به دانشگاهیان ما طمع کند.
دانشجو با بیان اینکه دشمن به دانشگاه طمع کرد اما باز هم پیشبینی خوبی نداشت، تصریح کرد: دشمن در این شرایط به دانشگاهیان کشور طمع کرد اما حساب ولایتمداری آنها را نکرده بود و نمیدانست هر یک از این افراد حاضر در دانشگاه، چه دانشجویان، چه اساتید و چه کارمندان، به صورت فردی ولایتمدار هستند.
* باید در مقابل ترفندهای جدید دشمن هوشیار باشیم
وی با بیان اینکه دانشگاهیان در روز موعود ولایتمداری خود را به رخ دشمن کشیدند، اظهار داشت: دشمن از همین جا ضربه خورد و الحمدالله ضربه سنگینی هم خورد و از حالا به بعد هم ضربههای سنگینتری خواهد خورد، اما از حالا به بعد دشمن یک مقدار بیدار شده است، یعنی اکنون میداند که دانشگاهیان ولایتمدار هستند، پس به دنبال ترفندهای دیگری خواهد رفت که باید در مقابل این ترفندهای دشمن نیز هوشیار باشیم.
وزیر علوم با تاکید بر اینکه باید در هر فعالیتی مرز خود را با دشمن مشخص کنیم، گفت: تنها راه کور کردن چشم طمع دشمن این است که در مسیری که دشمن میخواهد، گام برنداریم و این کار هم در صورتی میسر میشود که در هر فعالیت علمی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که در درون دانشگاه انجام میشود، مرز خود را با دشمن به صورت شفاف مشخص کنیم.
* اساتید و دانشجویان، فرماندهان و افسران خوبی برای نظام هستند
دانشجو در پایان با بیان اینکه ما هم به این دانشجویان، کارمندان و اساتیدی که مشت محکمی به دهن فتنه و دشمن زدند، افتخار میکنیم، یادآور شد: دانشگاهیان نشان دادند که در صحنه عمل ولایتمدار هستند، بنده هم به عنوان یک خدمتگزار در این قشر افتخار میکنم که به قشری از جامعه خدمت میکنم که مقام معظم رهبری فرماندهی و افسری جنگ نرم را به آنها اعطا کرده است و این افتخار بزرگی برای بنده است که خدمتگزار فرماندهان و افسران جنگ نرم باشم که البته نشان هم دادهاند که فرماندهان و افسران خوبی برای نظام هستند.
کلمات کلیدی:
"بی بی سی فارسی" به دنبال تمرکز روی شکاف های اجتماعی برای کسانی که اخبار شبکه بی بی سی فارسی را دنبال می کنند،تغییر رویه این بنگاه رسانه ای دولت انگلیس کاملا وضوح و برجستگی خاصی دارد. - شکاف میان حاکمیت و مردم به عبارت دیگر غایت هدف این شبکه که با توجه به موارد گفته شده ایجاد وضعیت آنومیک اجتماعی می باشد تا افراد را به این نقطه برساند که نظام مشترک از قواعد برای ارتباط متقابل بین بازیگران و حاکمیت از بین رفته و تعارضات در سطوح اجتماعی نمودار شود.
شبکه بی بی سی فارسی که درست 6 ماه پیش از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پا به عرصه رسانه ها گذاشت در دوران انتخابات و حوادث بعد از آن به شکلی کاملا عریان به رسانه فتنه گران تبدیل شده و با تلفیق شیوه های خبری سخت خبر(هارد نیوز) و نرم خبر (سافت نیوز) و سوئیچ کردن آن ها به یکدیگر، اهداف «شبههسازی»، «بحرانافکنی» و«القاء»،«تحریک» و نبض آشوب را به دست گرفت.
این شبکه متعلق به استعمارگر پیر که از روزهای قبل ازانتخابات ، خود را آماده بحرانسازی اجتماعی کرده بود، پیشاپیش در اخبار و تحلیلهای به اصطلاح کارشناسان سیاسی مسائل ایران، بحث تقلب را تئوریزه و قاطعانه بر آن پای میفشرد؛ چنانچه احمدینژاد رأی بیاورد شکی در تقلب وجود ندارد.
بیبیسی در چارچوب سناریوی خود، جمعه شب 22 خرداد در قالب برنامههای زنده، بلافاصله پس از اعلام آمارهای غیر رسمی از منابع داخل ایران پروژه تقلب در انتخابات را با حضور فرخ نگهدار، رئیس گروهک فدائیان خلق و صادق صبا تحلیلگر سیاسی کلید زد و پس از این به تناوب انتشار خبرهایی از ایران، ارتباط مستقیم و. . . کارشناسانی مانند جمشید برزگر، هاشم احمدزاده، احمد سلامتیان، سعید برزین، مسعود بهنود و. . . در استودیو و آدمهایی از احزاب و گروهکهای داخل ایران هر لحظه به موازات اعلام آرای احمدینژاد، بر حملات و تثبیت و تلقین تقلب در انتخابات افزودند، به صورتی که نزدیک صبح و تا ظهر شنبه جملگی گزارش پراکنی این شبکه دستور حمله، اغتشاش و افزایش نارضایتی بود.
پوشش وسیع اغتشاشات تهران در این شبکه و انتشار بلادرنگ اخبار فتنه گران وبیانیه های آنان از جمله خطوطی بود که در حوادث بعد از انتخابات توسط این شبکه خبری دنبال می شد.اما رویه این شبکه که موجب از دست رفتن مخاطبان آن بلحاظ عدول آنان از چارچوب یک رسانه حرفه ای و بی طرف شد موجب گردید که این شبکه رویکرد خود را در قبال حوادث ایران تغییر داده تا بتواند ضمن بدست آوردن مخاطبان از دست رفته خود به مهندسی مخاصمه زیرپوستی خود با ایران بپردازد.
شاید زنگ دور جدید فعالیت این شبکه را یکی از مجری های آن به صدا درآورد که گفت«ما باید ثابت کنیم که رسانه اپوزسیون ایران نمی باشیم». در حقیقت شبکه بی بی سی فارسی طی یک آسیب شناسی به این نتیجه رسیده که
1- مخاصمه آشکار رسانه ای با جمهوری اسلامی ایران که با امید به پیروزی جریان فتنه بود شکست خورده است.
2- حجم انبوه پردازش سیاسی موجب دل زدگی و رودل سیاسی شده است.
3- مدیریت جمهوری اسلامی در مهارفتنه و ادامه رویه حمایت از فتنه گران موجب بی اعتباری رسانه ای این شبکه می شود.
لذا سیاست گذاران این شبکه باعبور از استراتژی آشکار« بازی در سطح» به تعریف استراتژی جدید خود برپایه تمرکز بر روی شکاف ها و گسست های جامعه ایرانی» مبادرت کرده اند.
در حقیقت این شبکه با تعریف و تصویر جامعه ایرانی به جامعه ای در حال گذار که بی گمان مستعد شکفتن«شکاف ها و ناسازه های و روئیدن«نهال های هویتی و اندیشگی» می باشد در تلاش برای شکل دهی مبارزه جدیدی علیه جمهوری اسلامی می باشد.
نگاهی به انتشار اخبار این شبکه فارسی و تلاش برای برجستگی آن ها که شامل مواردی همچون:«تبعات اقتصادی هدفمند سازی یارانه ها»،«شدت گرفتن بزه کاری ها در جامعه ایرانی»،«ظهور و بروز گروه های جدید اجتماعی مانند گروه های موسیقی زیرزمینی»،«برخورد با برخی پدیده ها و ناهنجاری اجتماعی همچون بی حجابی»،«انتشار بیانیه ها و اظهارات روحانیون حامی فرقه سبز»،«پرداختن به برخورد با فرقه های دروایش توسط مسئولین امر» و...نشانگر آن است که این شبکه به دنبال ترک دادن بستارهای موجود هویتی، صنفی و قومی در ایران بوده و رادیکال سازی تدریجی لایه های اجتماعی را از طریق تحریک شکاف های چندی دنبال می کند.این شکاف ها که اصولا حول شکاف سیاسی،اجتماعی ،نسلی و... می باشد خطوط ذیل را نشانه رفته است:
- شکاف میان دین و سیاست
- شکاف میان خرده فرهنگ ها و فرهنگ مسلط
- شکاف میان بازیگران سیاسی کشور
- شکاف میان دین و قرائت ها از دین
- شکاف میان نظام اجتماعی و نظام سیاسی
کلمات کلیدی:
کامپیوتر حامیان سران فتنه؛ قربانی خوش خدمتی ضدانقلاب به CIA به تازگی مشاهده شده که برخی از رسانههای وابسته به جریان مخالف جمهوری اسلامی ایران دست به تبلیغ نرمافزارهایی زدهاند که میتوانند اطلاعات را به صورت محرمانه برای افرادی در خارج از کشور ارسال کنند. این در حالی است که کارشناسان معتقدند تنها مصرف اینگونه نرمافزارها، تخلیه محتوای کامپیوترهای شخصی کاربران است و این مساله را در راستای نقض حریم خصوصی افراد ارزیابی میکنند. به همین دلیل است که فعالان سیاسی معتقدند سران جریان داخلی ضدانقلاب، طرفداران خود را به سرپلهای جاسوسی برای سرویسهای اطلاعاتی غرب تبدیل کردهاند.
کلمات کلیدی:
مراسم گرامیداشت 16 آذر با حمل سه تابوت نمادین در دانشگاه صنعتی شریف آغاز شد
دانشجویان دانشگاه امیرکبیر، لحظاتی پیش با برپایی تجمعی، ضمن سردادن شعار «لبیک یا حسین» از همه دانشجویان این دانشگاه خواستند تا روز 16 آذر را با یاد و نام امام حسین(ع) گرامی دارند.
به گزارش خبرنگار سیاسی «شبکه خبر دانشجو»، در این تجمع 100 نفره، شعارهای مذهبی سرداده شده و پلاکاردهای حاوی عزای امام حسین(ع) به معرض نمایش درآمده است.
در این مراسم همچنین سه تابوت نمادین، با هدف یادبود شهیدان دانشجویی 16 آذر سال 1332 بر دوش دانشجویان حمل می شود. در این مراسم عزاداری و سینه زنی انجام می شود.
کلمات کلیدی:
تبلیغ وبلاگ مبتذل در روزنامه رسمی
یکی از روزنامه های صبح کشور به تبلیغ یک وبلاگ مستهجن و غیراخلاقی پرداخت.
نهضت سبز نبوی: به گزارش بی باک مدتی است که یکی از وبلاگ های فارسی زبان از مخاطبین خود خواسته است تا زمانی که از خواب برمی خیزند با ثبت عکسی از خود، آن را برای مدیر آن وبلاگ ارسال کنند تا آن عکس به طور عمومی نمایش داده شود.
این اقدام غیر اخلاقی که متاسفانه با درج تعدادی از عکسهای پسران و دختران جوان در رختخواب، در حال ترویج است و هنوز مشخص نیست علت عدم فیلترینگ این وبلاگ چیست، با استقبال این روزنامه مواجه شده بگونه ای که هفته گذشته (29 آبان 89) این روزنامه در خبری تبلیغاتی برای این وبلاگ ضمن درج نام آن نوشت: "یکی از اتفاقات اخیر دنیای مجازی، وبلاگی به نام «...» است که با مشارکت خوانندگانش بهروز میشود.
خوانندگان این وبلاگ هر روز صبح، هنگامی که از خواب برمیخیزند، تصویری از خود ثبت میکنند و برای این وبلاگ میفرستند. هیچ نام و هویتی از صاحبان تصاویر نیست. مهم این است که صبح افراد مختلف، مستقل از هویتی که دارند، در این وبلاگ ثبت شود. این وبلاگ با یک ایده ابتکاری آغاز به کار کرده و خود را از فتوبلاگهای دیگر متمایز کرده است. همین امر سبب شده است مورد استقبال مخاطبانش قرار بگیرد … در اکثر تصاویر، چهره افراد به دور از شادی و انرژی اول صبح است. عکسهایی در میان این مجموعه است که با اینکه چهرهها خوابآلود است، اما شادمانی در چهرهشان هویداست."
این رپرتاژ تبلیغاتی از سوی روزنامه مذکور در حالی برای این فتوبلاگ غیراخلاقی منتشر شده است که نویسنده این مطلب علیرغم توصیف چهره کسانی که از خواب بلند شده اند و عکس خود را به ثبت رسانده اند، به برخی از عکس های نیمه عریان دختران و پسران این فتوبلاگ اشاره ای نکرده است.
کلمات کلیدی:
?? آذر یادآور مبارزات خستگی ناپذیر دانشجویان با اربابان ما یعنی استبداد است
?? آذر هر سال یادآور مبارزات خستگی ناپذیر دانشجویان با اربابان ما یعنی استبداد و استعمار طیسالیان طولانی است. این روز یادآور شهادت سه دانشجوی عزیز در راه ایستادگی و مقاومتبر مطالبات آزادیخواهانه و استعمارستیزانه ملت ایران است
مهدی کروبی ، معروف به رقیب آراء باطله به مناسبت 16 آذر پیامی صادر کرده است که ظاهری دارد و باطنی. همانطور که به تعبیر مقام معظم رهبری اربابان این فتنه گران دستی چدنی با ظاهری مخملین به سوی مردم ما دراز کردند ، این جیره خواراستکبار نیز با پیامی به ظاهر زیبا ولی در باطن پر از خیانت و دروغ به سم جوانان ما روانه نموده است. اما تصویر این پیام در آیینه حقیقت چیزیست که ما برای مردم عزیز ایران به تصویر می کشیم
باطن پیام کروبی :
جوانان و دانشجویان عزیز؛ اساتید محترم؛ دانشگاهیان گرامی؛ و ملت همیشه سرافرازایران، ??آذرماه، روز دانشجو آخرین نقطه امید ما برای دفن نشدن در زباله دان خائنان تاریخ است، ما را نجات دهید .
??آذر هر سال یادآور مبارزات خستگی ناپذیر دانشجویان با اربابان ما یعنی استبداد و استعمار طیسالیان طولانی است. این روز یادآور شهادت سه دانشجوی عزیز در راه ایستادگی و مقاومتبر مطالبات آزادیخواهانه و استعمارستیزانه ملت ایران است.
دانشجویان پیش از انقلاب پیشتاز مبارزه با رژیم طاغوت بودند و نقش مهمی در تحولاتی که منجر به انقلاب اسلامی شد، ایفا کردند. پس از انقلاب نیز دانشجویان پرچم آزادیخواهی را رها نکردند و همواره چشم بیدار و پاسداران آزادی ، استقلال ایران و مدافعان آرمان های اصیل انقلاب اسلامی بودند و در مقابل ما وطن فروشان ایستادگی کردند . چه در حوادث انقلاب اسلامی که با رهبری امام مقابل رژیم ستم شاهی دوشادوش ملتمبارزه می کردند و چه در دوران ?سال دفاع مقدس که با تقدیم ????شهید سرافراز وصدها جانباز و ایثارگر در مقابل حامیان امروز ما ایستادند و نهال جمهوری اسلامی ایران را آبیاری و از آن حمایت کردند وچه در سالیان بعد از جنگ تا به امروز دانشجویان همواره در مقابل خواسته های نامشروع ما ایستادند و فتنه را رسوا کردند. لذا همیشه شاهدیم که دانشجویان و دانشگاهیان همواره در صف اول مبارزه با ما انحصارطلبان و قانون شکنان بودند و هیچ گاه ظلم و اجحاف در حق ملت بزرگ ایران رابرنتافتند . در دوران پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نیز که ما سعی کردیم با فریب و نیرنگ ، آنها را در مقابل نظام قرار دهیم جز معدودی از دانشجویان که با سازمان منافقین همکاری می کردند ، باقی دانشجویان خیلی زود دست ما را خواندند و ما را رها کردند .
اکنون که به روز دانشجو نزدیک می شویم، متاسفانه تعدادی از فتنه گران که در غالب فعالان دانشجوییو تنها به جرم خیانت و اقدام علیه نظام در زندان به سر می برند . ما از آنها می خواهیم که به اقداماتی که انجام داده ایم اعتراف بیش از این اعتراف نکنند تا دست ما پیش مردم رو نشود.
فرزندان من، به عنوان فردی که در دوره های مختلف، عمر خود را به خودکامگی گذرانده ام، چند نکته را از روی تجربه و کینه از مردمی که با ما همراه نشدند متذکر می شوم:
?-تجربه نشان داده که دروغ، تزویر و ریاهیچگاه پایدار نیست. لذا باید مراقب دروغ هایمان باشیم تا زود رسوا نشویم.
2- جنبش دانشجویی اگر چه به دلیل سیال بودن از طول عمر کوتاهی در هر دوره برخوردار استاما همواره از پتانسیل و ظرفیت های بالای جوانان مستعد برخوردار است و لذا در هر دوره ای دانشجویان ما را ترد خواهند کرد.
جوانان و دانشجویان عزیز؛ ??آذرماه، روز دانشجو را آن روزی به شما تبریک می گویم که ما قدرت طلبان را روی کار آورید.
کلمات کلیدی: